آنیساآنیسا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره
پیوندعشق منوباباپیوندعشق منوبابا، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره
آنیلاآنیلا، تا این لحظه: 4 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

آنیسافرشته زمینی

آنیسا وآنیلا

یک مروارید درخشان

سلام به دخترای گلم آنیسا وآنیلا. لعنت به کرونا که ۴ماهه همه رو زندانی کرده. امروز خونه آیداجون رفتیم داشتم به آنیلا سوپ میخوروندم که صدای تیک اومد.🤗یه مرواید سفید داشت خودنمایی میکرد🦷بالاخره بعد ۳هفته بی قراری کمی راحت شدی خانم کوچولوم. بخاطر کرونا نمیتونم مراسم جشن دندونی بگیرم اما یه جشن خودمانی میگیرم. عاشق هردوتاتونم🥰...
4 تير 1399

دلنوشته مادرانه

خوشبخت‌ترین مادر روی زمین من هستم به خاطر داشتن فرشته‌هایی مثل شما. گنجینه زندگی من هستید. آرزویم این است که دلتان خوش باشد، نرود لحظه ای از صورت ماهتان لبخند، نشود غصه دمی نزدیکتان ، لحظه هایتان همه زیبا باشند، از خدا می خواهم که شمارا سالم و خوشبخت بدارد همه عمر و نباشید دلتنگ… دوستتان دارم دخترانم دلنوشته مادرانه...
16 خرداد 1399

تولد بی وقت

شب جمعه ساعت ۱۰/۳۰یه اتفاقی تو دلم افتاد یک ربع بعد حالم بدشد به دکترزنگ زدم وگفت خودتوبرسون بیمارستان منم الان میایم.خلاصه باگریه وترس رفتیم بیمارستان وساعت ۱۵دقیقه بامدادشنبه کوچولوبدنیااومد در۳۶هفتگی باوزن۲/۸۵۰.همه بیمارستان بودن وتوروسپردم دست آیدا. فرداش وقتی اومدی ملاقات وآنیلارو دیدی ذوق کردی. قربون هردوتاتون بشم.
10 دی 1398

روزای آخر بارداری

آنیساکوچولوم این بارداریم هم مثل بارداری تو کمی بسختی گذشت .قربون دل بزرگت بشم که نمیذاشتی کارکنم وخودت بااون دستای کوچولوت کمک حالم بودی. مدام بانی نی حرف میزدی وآبجی آبجی میکردی.درسته که توی خواب دیده بودم دختره اما حرفای اطرافیان که این پسره وقیافت خیلی قشنگ شده و ورم نکردی وسبک راه میری و...دلهره به دلم انداخته بود اما وقتی سونو مژده دختردارشدن رو داد حسابی خوشحال شدیم.اونقدرباهاش حرف زدی که به صدای تو بیشترازمن عکس العمل نشون میده کم کم به روزای آخرنزدیک میشیم دل تودلت نیست.انشالله به زودی خواهرت به دنیامیاد وتو به بزرگترین آرزوت میرسی ...
2 آبان 1398

عید۹۸ وخبرخوش

✍️ ارسال مطلب و عکس در وبلاگ عیدامسال بخاطر آب وهوا دیرتر به ویلای خاله آذرت رفتیم.از۲فروردین چمدوناروبسته بودیم اماهفتم عازم سفرشدیم.طبق معمول تعدادماشینا زیادبود. ۶روزعالی روسپری کردیم وبه هممون مخصوصا توخیلی خوش گذشت. وقتی به تبریز اومدیم خبرخوشی در راه بود وتو فسقلی به آرزوی چندسالت رسیدی.بعد۱۳که به پزشک مراجعه کردم ۵هفته بارداربودم وخبرنداشتم. وقتی خبرروفهمیدی ازخوشحالی گریه کردی ومدام میگفتی خداروشکر بجزتو کل فامیل ازخوشحالی مدام زنگ میزدن انشالله کوچولوی جدید سالم وهم جنس خودت باشه چون مدام آبجی آبجی میکنی. بجزمن همه خوشحال بودن منم نمیدونم چیم بود هم خوشحال بودم هم نگران.اونقدراسترس کشیدم که قندخونم بالا رفته بود وبا...
18 خرداد 1398

تولد۸سالگی آنیسا

کوچولوی دوست داشتنیم امسال تولدت رو بخاطر پریااینا پانزده روز زودتر گرفتیم.کلی ذوق داشتی که کی میرسه روزتولدت.بالاخره اونروز رسید وکل مهمونامون اومدن وخداروشکربه همگی خیلی خوش گذشت. اینم ازعکسای تولد۸ سالگیت کیک دست پخت آیدا(دخترخالت) ممنونم آیداجون.واقعا هنرکردی طعمشم که حرف نداشت اینم ازکیک خوشگلت دست پخت آیدا. ودرآخر ممنون ازتموم مهونا که باآمدنشون تورو شاد کردن....
11 اسفند 1397