آنیساآنیسا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره
پیوندعشق منوباباپیوندعشق منوبابا، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
آنیلاآنیلا، تا این لحظه: 4 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

آنیسافرشته زمینی

آنیسا وآنیلا

جهش

1396/7/15 14:59
نویسنده : شبنم.س
321 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزتر ازجانم،آنیسا،روزهاپشت سرهم میگذره وتو روزبروز بزرگتر میشی و عاشق کارای خونه ای.همینکه ظرف کثیفی دراومد بدوبدو میبری اونو میشوری.هرچی هم دعوات میکنم که نکن پوست دستات خراب میشه و...ازاینجور بحثها، زودی ناراحت میشی و گریه میکنی.قربونت برم واسه خودت میگم فدای اون اشکات بشم.
آنیساقرارشدکه یکسال دیرتر بری مدرسه وثبت نامت کردم به پیش دبستانی.دوهفته اول رو رفتی اما مدیرمدرسه ۱۲مهر زنگ زدکه انیساامسال بایداول بخونه.ازمن انکار از مدیر اصرار که باید بره اول.وگرنه سال بعد به پروندش میزنن (تکرار پایه)یعنی رد شدی.خلاصه اینکه قرارشد ازشنبه ۱۵مهر که امروزه بری کلاس اول.ومن استرس داشتم که اونا دوهفته ازکلاساشونو گذروندن وتو عقبی.هم اینکه نرفتی پیش دبستانی واونا همشون رفتن.
صبح موقع سپردن دست معلمت خیلی باهاش حرف زدم که استرس وفشاربهت وارد نکنه وگریه کردم.مدیرتون دلداریم داد که آنیسا خیلی باهوشه وتو درساش خوب پیشرفت خواهد کرد.خلاصه باناراحتی اومدم خونه.ساعت ۱۰جلسه کلاس اولیها بود.اونجاهم باصحبتهای معلمت نگرانیم بیشترواسترسم بدتر شد ویهویی شروع به گریه کردم یکی از والدین هم از ناراحتی من گریه کرد.همه دلداری میدادن که نگران نشم.
ازخونه هم با اداره کل تماس گرفتم وگفت اگه امسال پیش بخونه وسال بعد اول تکرار پایه نمیزنن .بامید موفقیتت وپیشرفتت.دوستت دارم بیشتراز جانم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)